به گزارش میراثآریا به نقل از روابطعمومی پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری، سودابه یوسفنژاد عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، گروه شهرسازی و مرمت یکم مرداد 1402، در این نشست به تشریح موضوع «تحلیل فرایندهای فرسایش در آثار بر مبنای نظریه زمان در حفاظت و مرمت» پرداخت و گفت: آثار فرهنگی و تاریخی بقایای بر جای مانده از پیشینیان و در واقع پدیدار زمان گذشته در حال هستند و بر مبنای نظریات بزرگان علم و اندیشه زمان پدیدهای است دارای شئون ابژکتیو و سوبژکتیو (عینی و ذهنی)، و بر اساس مفاهیم ناظر بر زمان عینی این شأن از زمان بر مبنای حرکت تعریف میشود.
او با بیاناینکه حرکت در بطن خود با تغییر و دگرگونی همراه است و زمان بر مبنای این مفهوم با اندازه حرکت تعریف و تعیین میشود، تصریح کرد: حرکت در عالم محسوسات در بطن ماده از مقیاس میکروسکوپی تا ماکروسکوپی در جریان است به طوریکه همه جهان ماده با نظمی قابل سنجش و اندازهگیری در حرکت و تغییر است لذا مرمتگر در مواجهه با آثار تاریخی و فرهنگی از این نظر که با اجسام مادی در جهان مواجه است برای شناخت اثر در بادی امر ناگزیر به ماده آن میپردازد.
یوسفنژاد اظهار کرد: براساس قوانین اصلی طبیعت در مقیاسهای مختلف در تغییر و دگرگونی مدام، این تغییر و دگرگونی ذاتی طبیعت است، از طرفی پدیداری زمان است و از سویی دیگر خود را به صورت لایههای فرسودگی در اثر نشان میدهد، بنابراین مطالعه فرایندهای فرسایش دارای بعد با اهمیتی است که با پدیده زمان مرتبط میشود زیرا زمان اصل موجودیت اجسام است.
عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی افزود: برای مرمتگر در مرحله شناخت ماده اثر دقیق شدن در مسئله دگرگونی و درک و ارتباط آن با زمان برای حفظ و نگهداری اصالت اثر امری حیاتی در بقا و ماندگاری اثر در اصیلترین شکل خود است.
او گفت: دگرگونی در اجسام از هر نوعی که باشند با حرکت در بطن اثر ایجاد شده و تظاهر آن اغلب به صورت تغییر در سطح نمایان میشود، تغییر نماینده فرایندهای فرسایش انجام شده در ماده است، لذا مطالعه فرایندهای فرسایش آثار دارای یک محور اصلی است و آن پدیده زمان در شأن عینی و ارتباط آن با حرکت و دگرگونی است.
یوسفنژاد اظهار کرد: بر این مبنا تحلیل و بررسی و انجام مطالعات فرسایش دو مفهوم اساسی را برای مرمتگر شفاف میسازد و آن درک تفاوت ماهوی تغییر و آسیب است، همانا ادراک صحیح این مهم با حفظ اصالت و یکپارچگی آثار ارتباط مستقیم دارد.
در ادامه نشست، ملیحه مهدیآبادی عضو هیأت علمی پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری و مدیر گروه فرآیندهای فرسایشی پژوهشکده حفاظت و مرمت آثار تاریخیفرهنگی موضوع «زمان پایش عوامل محیطی در آثار صخرهای» را به بحث نهاد و گفت: آثار صخرهای به آثاری اطلاق میشود که برروی صخرههای کوهها یا در دل آنها حجاری شدهاند و وابستگی غیر قابل گسستی با کوهها دارند و تاثیر شرایط اقلیمی نیز در تخریب یا حفاظت آنها غیر قابل انکار است.
او با بیان اینکه این خصیصه تفاوت اساسی این آثار با اشیا و بناهای تاریخی است که گور دخمهها، نقش برجستهها وکتیبهها، اشکفتها، غارها، استودانها را دربر میگیرد، تصریح کرد: پایش یعنی بررسی دورهای یک اثر، پایش در آثار صخرهای براساس عوامل تاثیرگذار در تخریب این آثار انجام میشود و هر اثر صخرهای تحت تاثیر دو نوع عامل مهم دچار فرسایش میشود.
مهدیآبادی در ادامه عوامل انسانی و عوامل طبیعی را شامل 2 بخش فرسایشهای مربوط به ساختار درونی سنگها وشرایط زمین ساخت، شامل عوامل تکتونیکی و خردشدگی سنگها و نوع کانیهای تشکیل دهنده و نحوه شکلگیری اتمها و ملکولهای آنها و فرسایشهای مربوط به شرایط اقلیمی یا همان هوازدگی شامل هوازدگی فیزیکی مانند یخزدگی و سایش سطح سنگ، فشارهای ناشی از قطور شدن ریشه گیاهان و درخچهها، شیمایی مانند انحلال سنگ و زیستی مانند رشد گلسنگ ها و گیاهان دیگر خواند.
او با اشاره به انواع پایش شامل پایش درزهها و ترکها، مقاومت صخرهها در مقابل عوامل بحرانزا مانند زلزله و سیل گفت: چند نکته کلیدی برای تعیین دورههای پایش و بازه زمانی برای آثارصخرهای تاریخی ازجمله بررسی شرایط محیطی، بررسی شرایط نوری، بررسی شرایط ترافیک و بررسی وضعیت صخرهها وجود دارد.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه در تشریح بررسی وضعیت صخرهها گفت: وضعیت صخرهها و درجه تخلخل و خرابی آنها نیز میتواند با عوامل محیطی، بر تعیین دورههای پایش و بازه زمانی تاثیرگذار باشد، در صورتی که صخرهها دارای ترک و شکستگی هستند، دوره پایش بایدکوتاهتر باشد و روشهای پایش میتوانند بیشتر از دیگر روشها مورد استفاده قرار بگیرند.
انتهای پیام/
نظر شما